تفریح و سرگرمی
هر روز دختران جوانی را در میان همسالان، همکلاسی ها، همکاران و … خود می بینم که چون اندازه دهان، بینی شان و… با فلان هنرپیشه و ملکه زیبایی سال (که هر ساله در کشورهای اروپایی و آمریکایی انتخاب می شود)، مطابقت ندارد خود را زشت می پندارد. مردهایی پیدا می شوند که خیال می کنند گوشهایشان بیش از اندازه بزرگ یا بینی شان بیش از حد بلند است.همان طور که ملاحظه می کنید این «توهم زشتی» بسیار شایع شده است. از من ملکه بسازید تقریباً تمام زنان به گونهای با مسئله ظاهر جسمانی و زیبایی درگیری ذهنی دارند. شروع شكلگیری این قبیل اشتغالات ذهنی را میتوان از همان سنین ابتدایی ردیابی كرد، به این صورت كه والدین زمانی كه پسران خود را توصیف میكنند، از صفاتی چون قوی و فعال استفاده میكنند و وقتی به دختران خود اشاره میكنند، صفاتی چون شیرین، حساس و ظریف به كار میبرند. از طریق این گونههای متفاوت برخورد با دو جنس، كودكان از هر دو جنس میآموزند كه ارزش دختران در زیبا بودن و ارزش پسران براساس قوی بودن و صفاتی از این دست توصیف میشود. رسانهها و وسایل ارتباط جمعی نیز از این مسئله سوء استفاده میكنند و پیوسته راهكارهایی برای تغییر ظاهر جسمانی ارائه میدهند و ادعا میكنند كه با این راهكارها زنان میتوانند كیفیت زندگی خود را ارتقا بخشند. اما آیا هدف واقعی اینگونه تبلیغات، واقعاً بالا بردن سطح كیفیت زندگی و رضایت زنان است؟ شاید بتوان گفت یكی از انگیزههای اصلی این قبیل تبلیغات، اقتصادی است، به این صورت كه با ارائه ایدهآلهایی كه دستیابی به آنها مشكل و شاید غیرممكن است صنایع محصولات رژیمی و لاغری، رشد و سود خود را تضمین میكنند. در حالیکه بر اساس آمارهای موجود، آمار اعمال جراحی بینی در دنیا رو به کاهش و در عوض سایر جراحی های زیبایی صورت به ویژه جراحی هایی که برای جوان سازی فرد صورت می گیرد، رو به افزایش است در ایران همچنان شاهد آمار بالای متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی هستیم که این مساله به مسایل فرهنگی جامعه ما معطوف است. این مسئله شایان توجه است كه در جوامع مدرن امروزی، هیچ زنی از تأثیرات این قبیل تبلیغات مصون نیست. اما چرا به رغم آنكه تمام زنان در معرض این قبیل پیامها قرار میگیرند، عدهای به این قبیل روشها متوسل میشوند و عدهای خیر؟ میتوان به این سؤال اینگونه پاسخ داد كه درست است كه جامعه، رسانهها و تبلیغات در زمینه زیباییهای آرمانی میتوانند اشتغال ذهنی به ظاهر جسمانی را شكلی افراطی بخشند و فاصله تصور از خودآرمانی و ادراك شده را زیاد كنند، اما اساساً آنچه در زمینه گرایش به جراحیهای زیبایی عامل مؤثرتری است چگونگی وضعیت نظام روانی فرد است. براساس نتایج یک پژوهش صورت گرفته، مشخص شده است که شخصیت های کمال گرا بیشترین متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی( رینوپلاستی) را تشکیل می دهند که بخش عمده ای از نارضایتی پس از عمل جراحی نیز مربوط به این افراد است . «من» به عنوان یكی از عناصر اصلی سازمان روانی و مؤلفه اجرایی شخصیت نقشی اساسی در برخورد با این مسئله دارد. من بعد محوری شخصیت است و وظیفه مدیریت نظام روانی را برعهده دارد. یعنی توانایی كنار آمدن با مشكلات زندگی و تعادل روانی فرد به توانایی من برای مقابله با فشارهای گوناگونی كه بر وی وارد میشود، بستگی دارد. «لووینگر» در 1976 مطرح كرد كه چارچوب تفكر در مورد خود و دیگران، در سازهای به نام «من» انعكاس مییابد. لووینگر سازه من را چكیده تحول روانی و بعد اصلی تفاوتهای فردی میداند. علاوه بر این، وی معتقد است كه من خصیصه مسلطی در دستگاه روانی فرد است كه تمام خصایص دیگر، گرد آن میآیند و به گونهای از آن نشأت میگیرند. پژوهشها در زمینه رابطه بین سلامت روان و گرایش به جراحیهای زیبایی بیانگر این مطلب است كه افراد متقاضی جراحیهای زیبایی نسبت به غیرمتقاضیان، سطح پایینتری از سلامت روان و سطح بالاتری از اضطراب را نشان میدهند. علاوه بر این، پژوهشگران بسیاری نیز نشان دادند كه گرایش به خودكشی در متقاضیان جراحیهای زیبایی نسبت به افراد غیرمتقاضی بالاتر است. طبق آمار ارائه شده میتوان گفت، احتمال خودکشی در بین افرادی که خود را برای زیبایی به دست تیغ جراحی سپرده اند، نسبت به دیگران 45 برابر بیشتر است. موارد فوق مؤید رابطه قوی بین تحولیافتگی من و مقابله و مواجهه مؤثر با مسائل درونزاد و برونزاد در زندگی فرد هستند. از نظر روان شناسی، تیپ کمال گرا مربوط به افرادی است که تمایل دارند، امور به طور کامل و به بهترین وجه انجام گرفته، نتایج امور برایشان رضایتبخش نیست. این خصیصه در مواردی در افراد بسیار تشدید شده و به شکل بیمار گونه به وسواس فکری تبدیل می شود . در این حالت تصویری که فرد از خود دارد، نامطلوب تر از تصویر واقعی خود است . براساس نتایج یک پژوهش صورت گرفته، مشخص شده است که شخصیت های کمال گرا بیشترین متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی( رینوپلاستی) را تشکیل می دهند که بخش عمده ای از نارضایتی پس از عمل جراحی نیز مربوط به این افراد است . از نتایج تحقیقات بعد از عمل در زمینه حالات روانی بیماران، مشخص شده است که آنها حس بدتری نسبت به تصویر بدنشان دارند. نکته جالب دیگر این است که 20 درصد از افرادی که تحت عمل قرار گرفته اند، برای حفظ سلامت روانی از دارو استفاده میکنند که معمول ترین داروی شان، قرصهای ضدافسردگی است. این در حالی است که فقط 5 درصد بیماران که جراحی پلاستیک را برای زیبایی انجام نداده اند، از قرص های مشابه استفاده میکنند. آنچه که مسلم است هر فردی که متقاضی دریافت خدمات زیبایی و جراحی است نباید در معرض این جراحی ها قرار بگیرد چرا که پیش از آن باید سلامت روان افراد در این زمینه مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد و به همین دلیل است که اگر فردی برای جراحی های زیبایی نزد متخصصان مراجعه داشته باشند ، باید حتما از لحاظ سلامت روان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته و اگر تشخیص بدشکلی هراسی و یا موارد مشابه در این دسته از افراد داده شود، لازم است از اعمال جراحی خودداری شده و ابتدا برای دریافت کمکهای روان شناسی اقدام می گردد. اما متاسفانه گرایش بسیار بالای جوانان ما به این نوع جراحی ها و همچنین سواستفاده برخی از افراد سودجو مانع از پشت سرگذاردن این مراحل شده و لذا مشاهده می کنیم که هر کس با هر شرایط ظاهری و با هر نوع مشکلی در معرض این نوع جراحی ها قرار می گیرد. اما در هر حال برای درمان بدشکلی هراسی پاره ای از متخصصان از روش هایی مانند مواجهه یا پیشگیری از پاسخ که در مورد هراسها و انواع وسواس ها به کار بسته می شود، به کار می برند. البته برخی دیگر از متخصصان این بیماران را دچار مشکلات روان شناختی کم و بیش با اهمیتی در سطح شخصیت دانسته و لذا روش درمان گری مبتنی بر روان تحلیل گری را به عنوان روش اصلی درمان محسوب می کنند اما آنچه که مسلم است عمده جوانانی که در حال حاضر دچار این مشکل بوده و لذا به جراحی های زیبایی روی می آورند، دچار مشکلات ارتباطی بوده و بنابراین استفاده از راهبردهایی مانند رفتار درمانی شناختی، به طور عمده توصیه می شود. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|